حسین(ع) هنوز هم تنهاست...

زندگی دوباره

امروز دفترم را باز میکنم و مینویسم از کسانی که تا به حال برایشان کم گذاشته ام. تا به حال از ایشان هیچ ننوشته ام و هرچه که بود در دلم بود.

نمیدانم از کجا شروع کنم و بگویم نمیدانم کجای روزگار را اول بگویم. میروم سراغ روزی که هنوز به پایان نرسیده است. روزی که فقط شروع شده است. روزی که هرکس از آن میشنود میگوید چرا ؟

مگر عاشورا چه اتفاقی باید می افتاد که حسین(ع)  تمام یارانش و تمام وجود و بهترین هایش را باخود میبرد و فدا میکند؟ مگر عاشورا چه دارد که هر روزمان عشورا و هر مکانمان کربلاست ؟ مگر عاشوا چه دارد که زینب(س) باید تن بی سر برادرش را روی خاک کربلا رها کند و اسیر شود ؟

چه چیزی اینقدر مهم میباشد که خون خدا خود و بهترینهایش را فدا میکند؟

آری مهم است و باید بدانم چرا ؟

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
رمز عبور شماره موبایل من است

نظرات شما عزیزان:

samira
ساعت13:53---19 آذر 1390
تا ساغــــــر وصـل را به دستش دادند

چندی ز پی نظــــاره اش استادند

دیدند دو دست او پی سجده ی شکر

از شانه جــدا شده به خـاک افتادند...


samira
ساعت13:51---19 آذر 1390
در مشت گرفت آب و بی تاب نشد

شرمنده ی اهل بیت و اصحاب نشد

در حیرتم از عطش که مانند فرات

از شـــرم لب تشنه ی او آب نشد


samira
ساعت13:49---19 آذر 1390
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
سلام
میدونستی نویسنده فوق العاده ای هستی!؟وچه زیبا گفتی از حسین(ع)از علی(ع) .
آری هنوز عاشوار ادامه دارد .
آری میترسم ظهور را ببینم و در مقابل ایشان بایستم نمیدانم این شیعیان باشما خواهند بود یا نه؟ وقتی خواندم بغض گلویم را فشرد.خیلی زیبا بود.ممنون.
موفق باشی.


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در پنج شنبه 17 آذر 1390برچسب:,ساعت16:41توسط فرزاد | |